جدول جو
جدول جو

معنی خواجه آباد - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه آباد
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان حومه بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز. این دهکده کوهستانی و گرمسیر و دارای چهارصد تن سکنه است. آب آن از لولۀ شرکت نفت و رود کارون و محصول آن غلات و شغل اهالی کارگری در شرکت نفت و زراعت و گله داری و راه آن اتومبیل رو و ساکنان از طایفۀ هفت لنگ بختیاری اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا جَ / جِ مُ)
دهی است از دهستان قلعه نوبخش کلات شهرستان دره گز، این دهکده دردره قرار دارد با هوای معتدل. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ/ نِ)
کلمه ای است برای تحسین. یعنی خداوند خانه شما را آباد گرداند و از آن بهره مند شوید. (ناظم الاطباء). مقابل کلمه نفرین ’خانه خراب’ است، بیت المعمور. (از مجعولات دساتیر است)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت. واقع در 67هزارگزی جنوب سبزواران. سر راه کلاشکرد سبزواران. این ناحیه در جلگه واقع و آب و هوای آن گرمسیری و مالاریایی است. بدانجا 75 تن سکنه زندگی می کنند که فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصولاتش غلات و خرماست. اهالی بکشاورزی گذران می کنند و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
طعام بقدر حاجت که آن رابعربی قوت لایموت خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران. واقع در4 هزارگزی شمال راه آهن رباطکریم در جلگه. با هوای معتدل. سکنۀ 562 تن و آب آن از قنات تأمین می شود ومحصول آن غلات، صیفی، چغندر قند، انگور، انجیر و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور. این دهکده کوهستانی با آب و هوای معتدل و 1197 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و کرباسبافی و راه اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا